در مدار ولایت


در مدار ولایت


یا فارس الحجاز ادرکنی
گفتم: چگونه در برابر قدوم مبارکتان رکوعکنم؟     گفتا: مَا أسئَلَکم علیهِ أجراً إلّاالمَوَدَّةَ فِی القُربَی
گفتم:این جان فدایتان،‌متاعی که هر بی سر و پاییدارد     گفتا: اللّهُم والِ مَن والاه و عَادمَن عَاداه
گفتم: مولاجان می خواهم شیرینی وصال رابچشم. گفتا: تا تلخی فراق نچشی به شیرینیوصال خرسند نگردی.
گفتم: می خواهم محبوب حق تعالی شوم       گفتا: تا ترک لذات طبیعی خیالی نکنی محبوب حق تعالینشوی.
 گفتم: می خواهم کارهایم رنگ خدایی داشتهباشد     گفتا: اگر دائم الحضور باشی کارخدایی کنی.
گفتم: در مشکلات غوطه ورم         گفتا: کلید حل مشکلات تضرع درنیمه شب است
گفتم: افضل اعمال کدامین است؟       گفتا: به فرموده جدم ( إنتِظارُ الفَرَج)
گفتم: سخنان جدتان را متذکر می شوید؟      گفتا: کُنّا نورٌ واحد
گفتم: پایانمان چه می شود؟         گفتا: العاقِبَة لِلمُتَّقین
گفتم: عزیزٌ عَلیَّ أن أرَی الخَلقَ ولاتَری        گفتا: غبار را پاک کن تاببینی
گفتم: کی می آیید؟         گفتا: إذا قَضی أمراً فإنَّما یَقولُ لَه کُنفَیَکون
گفتم: یا وَجیهاً عِندَ الله إشفَع لَنا عِندَالله          گفتا: إنَّا غَیرَ مُهمَلینَلِمُراعاتِکُم

نويسنده: ح.میرشفیعیان | تاريخ: پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:یا فارس الحجاز, | موضوع: <-PostCategory-> |